ورود/ثبت نام

تماس با ما
مرکز تخصصی مشاوره و آموزش کسب‌وکار

5 ویژگی رهبران نمونه سازمان

در این مقاله میخوانید

سطح:

تخصصی

ویدئو:

ندارد

پادکست:

ندارد
5 ویژگی رهبران نمونه در سازمان

در این مقاله از مدیران نواندیش؛ به 5 ویژگی رهبران نمونه در سازمان می‌پردازیم. رهبر می‌تواند در همه‌جا حضورداشته باشد. ربطی به سن و سال، قومیت، نژاد، مذهب یا فرهنگی خاص ندارد. رهبر می‌تواند هر شخصی باشد که دیگران را برای هر کار خارق العاده و فراتر از امور روتین و معمولی ترغیب می‌کند. بر اساس تحقیقات، عموماً رهبران از پارامترهای مشابهی در راهبری و مدیریت دیگران و انگیزه دادن به آنها استفاده می‌کنند.

دوره آموزشی

ویژگی رهبران نمونه در سازمان

در ادامه 5 عملکرد مشترک بین رهبران نمونه مؤثر و پیشتاز را نام‌برده و موردبررسی قرار خواهیم داد و در پایان نیز با استفاده از تست رهبری می‌توانید این عامل را در مورد خود مورد سنجش قرار دهید.

1- طراحی مسیر و سرمشق دیگران بودن

قبل از هر چیز رهبری یعنی این‌که خود الگوی خوبی برای دیگران باشیم. رهبری یعنی همان رفتاری که در برابر دیگران از خود بروز می‌دهیم. رهبران نمونه و پیشتاز می‌دانند که اگر بخواهند از دیگران انتظار عملکرد بالایی داشته باشند. ابتدا باید خود از عملکرد بالایی برخوردار بوده تا بتوانند تکیه گاه قدرتمندی برای دیگران باشند و بهتر آنها را مدیریت کنند.

به گفته لیندسی لِوین، رئیس هیئت مدیره گروه وایتز: ” شما بایستی دل و فکر خود را بر روی دیگران باز بگذارید و اجازه دهید که مردم از افکار و اعتقادات واقعی شما آگاه شوند. این یعنی صحبت کردن درباره ارزش‌هایتان.”

اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. یعنی: رهبر نمی‌تواند تنها با بیان ارزشها و ایده‌های اخلاقی و بهره ورانه دیگران را مجاب به دنباله روی از خود کند. بلکه این رفتار اوست که ثابت می‌کند او تا چه اندازه به اصول و عقاید خود پایبند است.

“یکی از بهترین راه‌های اثبات اهمیت چیزی، انجام آن توسط خودتان است. ” پرابها سشان

رهبران نمونه و تأثیرگذار هیچ‌گاه از همراهان خود چیزی درخواست نمی‌کنند. مگر اینکه خودشان راغب به اجرای آن باشند. بر همین اساس همان‌گونه که این رهبران به اعضای تیم خود اطمینان دارند. آنها نیز به رهبران خود اطمینان خواهند داشت. نکته قابل تعمق اینجاست که رهبرانی که الگو و نمونه‌ی خارق العاده ای برای همراهان خود هستند، غالباً از الگوهای ساده‌ای پیروی می‌کنند.

این مثال‌ها و الگوها درباره اهمیت صرف وقت با دیگری، اهمیت کار کردن درکنار یک همکار، قدرت بیان داستان‌هایی که بتواند ارزش‌های مورد انتظار را بیان کند، در دسترس بودن در زمان‌های تردید، بلاتکلیفی و استرس زیاد و همچنین قدرت پرسیدن سؤال هایی که بتواند افکار و عقاید دیگران را به‌درستی مشخص نماید. همانطور که در مبحث فروش، خریدار ابتدا خود فروشنده را می‌پسندد و سپس محصول یا خدمت وی را، در اینجا نیز مردم ابتدا از خودِ شخص و بعد از طرح وی پیروی می‌کنند.

 

2-ایجاد یک نگرش و خلق رؤیای مشترک درباره آینده

رهبر باید رؤیا پرداز خوبی باشد. باید بتواند خواسته‌ها و رؤیای خود را برای دیگران ترسیم کند. به گفته مارک دارکانگلو، مدیر اسبق بازاریابی شرکت هیتاچی: “رویای اینکه اوضاع چگونه خواهد شد و ترسیم صحیح نگرش و رؤیای ما درباره آینده به‌نحوی‌که دیگران بتوانند آن را مشاهده و درک کنند، عامل ایجاد تغییرات در سازمان است.”

اما به یاد داشته باشید نگرشی که تنها از طرف رهبر مورد پذیرش باشد، برای ایجاد یک حرکت منضبط یا ایجاد تغییر در شرکت کافی نیست. رهبری بدون همراه معنا ندارد و مردم تا خودشان نگرشی را نپذیرند از کسی پیروی نمی‌کنند.

رهبر کارمندان را ملزم به انجام کار نمی‌کند، بلکه تنها آنها را به انجام کارها و دستیابی به اهداف مشترک برمی‌انگیزاند. برای اینکه بتوانید دیگران را همراه خود سازید باید بتوانید آنان را برانگیزانید و برای ایجاد انگیزه در دیگران باید آنها را بشناسید و بدانید چه پارامترهایی موجب ایجاد و افزایش انگیزه در آنان می‌شود، تا بتوانید به زبان آنها صحبت کنید.

3- به چالش کشیدن فرآیندها

رهبری یعنی تغییر در وضعیت موجود. رهبری یعنی به چالش کشیدن روش‌های روتین. همه رهبران موفق و نمونه و کارآمد، چالش‌های بیشماری را پشت سر گذاشته و از طریق همین چالشها به موقعیت‌های برتر دست یافتند. رهبران اهل ریسک هستند و هیچ گاه اعتقادی به شانس و خوش اقبالی ندارند.

شانس و خوش اقبالی نیز تنها برای آن دسته از افرادی که آماده استفاده از آن هستند، کارساز می‌شوند. در کل رهبران هیچ گاه نمی‌ایستند تا امور به‌خودی‌خود بهبود یابند. به گفته جنیفرکان، تحلیلگر مالی: جستجوی مداوم برای راه‌های ایجاد پیشرفت در گروه، توجه به مسائل خارج ازمحیط کار و سازمان، یافتن روش‌هایی برای اطلاع مداوم از وضعیت رقبا، ایجاد ارتباط و پیشگام شدن در کارها برای رهبران حیاتی است.

یکی از مشخصه‌های رهبران نمونه و پیشتاز ، تمایل به آزمودن نادانسته‌هاست. آنها به دنبال فرصت‌هایی جهت رشد، نوآوری و پیشرفت هستند. اما نکته قابل تعمق این است که رهبران خود به تنهایی خالق این نوآوری‌ها نیستند. چون رهبران می‌دانند که نوآوری بیشتر از گوش دادن حاصل می‌شود تا از حرف زدن. نوآوری در محصولات و خدمات، بیشتر از جانب مشتریان و فروشندگان حاصل می‌شود تا از رهبران.

رهبران با گوش دادن و مشاهده روندها می‌توانند بهترین نوآوری‌ها را با کمک همین ابزارها خلق کنند. رهبران بیش از آنکه در در نقش مخترع و مبتکر ظاهر شوند، در نقش حامیان و پذیرندگان اولیه نوآوری ظاهر می‌شوند و رهبران زمینه سازان خوبی برای خلق نوآوری‌ها هستند.

 

4- ترغیب کردن دیگران به حرکت

یکی از پارامترها و تفاوت‌های اصلی بین رهبری و مدیریت همین به حرکت درآوردن دیگران است. هیچ کار خارق العاده ای توسط یک نفر به سرانجام نخواهد رسید، بلکه این مهم تنها از طریق تلاش گروهی حاصل خواهد شد. اعتماد مستحکم، رابطه‌ای پایدار، کارایی و اعتماد به نفس قوی، چاشنی‌های دستیابی گروهی به موفقیت در سازمان است.

یکی از ابزارهای رهبر برای استحکام و راهبری تیم استفاده از واژه ” ما ” ست. بر اساس تحقیقات به‌عمل‌آمده عمده رهبران پیشرو در مذاکرات و توصیف موفقیت‌های خود از واژه ما، و به‌جای محوریت فردی (من) از واژه تیم استفاده می‌کنند.

برای اینکه رهبران بتوانند در دیگران حس قدرت و توانمندی ایجاد کنند، از فرمول قدیمی و سنتی ” فرمان دادن و کنترل کردن” استفاده نمی‌کنند. بلکه به‌جای آن به افراد و همراهان خود آزادی عمل و اختیار کافی را اعطا می‌کنند. تا همراهان بتوانند حس قدرت، توانمندی و تغییر را در خود زنده نگه‌دارند.

رهبران از اینکه همه همکاران در دایره همکاری و همراهی تیم هستند، اطمینان حاصل می‌کنند و هیچ گاه نسبت به افراد گروه بی خبر نیستند. نسبت به تغییرات روحی و رفتاری آنان حساس بوده و واکنش نشان می‌دهند. درنهایت وقتی افراد می‌بینند که مورد اعتماد واقع‌شده  و نظرشان موردتوجه قرار می‌گیرد و از طرفی اطلاعات و اختیارات بیشتری دارند، انرژی خود را به‌کار می‌گیرند تا نتایج خارق العاده ای ایجاد کنند.

5- دلگرم کردن دیگران

رسیدن به قله سخت و طولانی بوده و گام برداشتن و ماندن در مسیر توسعه و تعالی سخت و دشوار است. در این مسیر برخی زود و برخی دیرتر دلسرد و مأیوس می‌شوند. این رهبر است که باید افراد را با اهرم‌های در دسترس از شناخت افراد تیم، دلگرم کرده و به جلو هدایت کند.

رهبر وقایع مهم زندگی همراهان خود را می‌داند و نسبت به این قبیل وقایع بی‌تفاوت نیست. ابزارهای بیشماری برای دلگرم کردن دیگران وجود دارد که هزینه‌های زیادی تحمیل نمی‌کنند. دادن یک یادداشت یا تقدیرنامه، ابراز تشکر در مقابل دیگران و حتی مراسم‌های تقدیر و تشکر می‌تواند کارساز باشد. رهبران اطمینان حاصل می‌کنند که همراهانشان مزایای رفتار و عملکرد مطلوب که مرتبط با اهداف و ارزش‌های سازمانیست را می‌بینند.

به خاطر داشته باشید، رهبری یعنی رابطه. رهبری رابطه ‌ایست بین آنها که مشتاق رهبری کردن هستند. آنها که پیروی کردن را انتخاب می‌کنند. کیفیت این رابطه است که در به انجام رسیدن کارهای خارق العاده بیشترین اهمیت را می‌یابد.

اگر نیاز به مشاوره در زمینه آموزش سازمان خودتان هستید با ما تماس بگیرید .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طرح مشاوره کسب و کار 90
چرا طرح 90 برای کسب و کار شما نیاز است ؟